از هر دری، سخنی

مشخصات بلاگ
دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
پربیننده ترین مطالب
شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۶، ۰۹:۱۷ ب.ظ

شعری از سروده های رحمان نصر اصفهانی


که تو از پنجره اش پای به قلب منِ دیوانه نهادی ،

تو کجا ؟
کوچه کجا ؟
پنجره ی باز کجا ؟


من کجا ؟
عشق کجا؟
طاقتِ آغاز کجا ؟

تو به لبخند و نگاهی ،
منِ دلداده به آهی ،

بنشستیم
تو در قلب و
منِ خسته به چاهی

گُنه از کیست ؟

از آن پنجره ی باز ؟
از آن لحظه ی آغاز ؟
از آن چشمِ گنه کار ؟
از آن لحظه ی دیدار ؟

کاش می شد گُنهِ پنجره و لحظه و چشمت ،
همه بر دوش بگیرم

جای آن یک شب مهتاب ،
تو را یک نظر از کوچه ی عشاق ببینم..

*به کسی کینه نگیرید*

دل بی کینه قشنگ است

*به همه مهر بورزید*

به خدا مهر قشنگ است

دست هر رهگذری را بفشارید به گرمی

بوسه هم حس قشنگی است
*بوسه بر دست پدر*
*بوسه بر گونه مادر*

لحظه حادثه بوسه قشنگ است

بفشارید به آغوش عزیزان
پدر و مادر و فرزند

به خدا گرمی آغوش قشنگ است

نزنید سنگ به گنجشک
پر گنجشک قشنگ است

پر پروانه ببوسید
پر پروانه قشنگ است

نسترن را بشناسید
یاس را لمس کنید

به خدا لاله قشنگ است

همه جا مست بخندید
همه جا عشق بورزید
سینه با عشق قشنگ است

بشناسید خدا را
هر کجا یاد خدا هست
سقف آن خانه قشنگ است...


مرچع:

شعر عاشقم، اهل همین کوچه ی بن بست سروده رحمان نصر اصفهانی است که به اشتباه در بسیاری از سایت ها به نام فریدون مشیری ثبت شده. این قطعه در دفتر شعر رحمان نصر اصفهانی با نام ” زمزمه باران ” ثبت و منتشر شده.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۲/۰۵

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی